کرونا سنگ محک انسانیت

اجاره: ویروس کرونا، فقط آزمون آلودگی و رستگی، مرگ و زندگی نیست، به صورتی آزمون نمود انسانیت و خودشیفتگی هم هست.
نزدیک به یک ماه است که پای «کرونا»، این ویروس مرموز به ایران باز شده است. این ویروس جدیدالورود در مدت کوتاه، معادلات زیادی را در حوزه های سیاسی، اقتصادی و خصوصاً فرهنگی در دنیا و ایران به هم ریخت.
با کرونا بسیاری از ما روی جدیدی از خودمان نشان دادیم. مثبت یا منفی. عده ای اهتمام کردند، با مسئولیت پذیری بالا، مراقب بهداشت و سلامتی خود و دیگران باشند. پزشکان و پرستارها که در خط مقدم خدمت رسانی به بیماران مبتلا به کرونا هستند؛ در این مدت سنگ تمام گذشته و با وجود کمبود و گاه نبود امکانات درمانی، مسئولانه به درمان بیماران ادامه دادند. به حدی که تعدادی در این راه جان عزیزشان را از دست دادند.
در این مدت خیلی ها به این فکر می کردند که چه کمکی از دستشان برمی آید. برخی از زنان و مردان با صرف هزینه و وقت، و البته با زحمت مواد ضد عفونی کننده تهیه و دستگاه های عابربانک را تمیز می کنند. حتی اگر اثرگذاری این کار کوتاه باشد اما نشانه حسن نیت این افراد و داشتن روحیه جمعی آنها است.
در این روزها تعدادی هم که توان مالی داشتند اهتمام کردند به شکل دیگری در کنار هموطنان خود باشند. برخی مالکان، اجاره بهای خانه یا مغازه خودرا برای یکی دو ماه بخشیدند که به سبب کسادی بازار خرید و فروش کار بسیار ارزشمندی است و شاید همین کار به ظاهر ساده مانع ورشکستگی برخی کاسبان شود. عده ای هم نذری ماسک و دستکش می دهند. که بررسی درستی یا غلطی آن موضوع این گزارش نیست.
در ایام گذشته گرچه برخی از هموطنان پیشقدم کار نیک بودند اما عده ای هم متاسفانه نتوانستند پرچم انسانیت و فرهنگ و تمدن ایرانی را به بالا بکشند. احتکار ماسک و دستکش، گران فروشی الکل و مواد ضد عفونی کننده، گران فروشی مواد خوراکی مفید برای تقویت سیستم ایمنی بدن، پرتاب دستکش و ماسک آلوده روی زمین و بی توجهی به سفارش های بهداشتی در خصوص ترک نکردن خانه و بدتر از همه، مسافرت، همچون رفتارهایی است که نه تنها بحرانی شدن شرایط موجود را تشدید کرده، بلکه پرده از یک بی اخلاقی و بدفرهنگی برداشته که شاید هر یک از ما به رغم اعتماد به نفسمان، گرفتار آن باشیم.

حسین روحانی – پژوهشگر حوزه جامعه شناسی- ریشه این وضیت را در داشتن تفکر دکارتی در انسان های این دوره تاریخی دانسته و این طور توضیح می دهد که روح کلی حاکم بر جامعه جهانی، یک روح فردگرایانه از نوع منفی است و در نتیجه بیشتر مراودات و رفارهای انسانی، بر یک عقلانیت محاسبه گر متکی شده است. برای مثال دلیل بنیادین بروز احتکار، غلبه تفکر دکارتی و تفکر محاسبه گرایانه است. چون وقتی هدف وسیله را توجیه می کند، بروز احتکار عادی می شود.

روحانی تاکید دارد که این روزها، برخی از ما مطابق با ضرب المثل «کلاه خودت را بچسب تا باد نبرد» رفتار می نماییم. این روحیه بطور قطع در ستیز با جامعه است و در شرایطی که این سبک رفتاری در جامعه حاکم باشد، نمی توانیم روحیه جمعی را در جامعه تقویت نماییم و توقع داشته باشیم که تک تک اعضای جامعه نسبت به هم تعلق خاطر داشته باشند و نسبت به سرنوشت هم احساس مسئولیت بکنند. برای مثال، شاهدیم که برخی با وجود سفارش های بهداشتی برای جلوگیری از مبتلاشدن و انتقال ویروس کرونا، از شهری به شهر دیگر مسافرت می کنند. به عبارتی، کاری که دوست دارند، حتی به قیمت جان دیگران انجام می دهند. این رفتار نشانه نوعی خودشیفتگی در فرد است.
برای تقویت روحیه جمعی چه کاری می توان انجام داد؟
این جامعه شناس با تاکید بر اینکه خودشیفتگی و داشتن تفکر فردگرایانه منفی در همه گروه ها غلبه ندارد، به ایسنا، می گوید: دقت داشته باشیم که خودشیفتگی هایی که موجب لطمه رساندن به جان و سلامتی دیگران می شود، تنها در لایه هایی از جامعه رواج پیدا کرده و کل جامعه را در برنگرفته است. بطور قطع می توان در بین مدت با اصلاح ساختارهای اقتصادی و البته فرهنگ سازی و جدی گرفتن تعلیم و تربیت جامعه، آنرا درمان کرد.

روحانی اعتقاد دارد که چنین مشکلاتی یک شبه حل نمی گردد و نمی توانیم با اندرز، سفارش و راهکار موضعی و موسمی با پدیده های مخربی مثل جامعه ستیزی و فردگرایی منفی مقابله نماییم، بلکه باید از رأس هرم، یعنی یعنی کلیه ارکان حاکمیت و خصوصاً دولت تا قاعده هرم، شامل آحاد مردم و خصوصاً جامعه روشنفکری، دانشگاهیان و حتی روحانیت به میدان آمده و دراین زمینه فرهنگ سازی کنند.
البته راهکار بلندمدت نیز آن است که شرایط اقتصادی و فرهنگی جامعه در سطح جهانی تغییر کند. در ایران برای حل پدیده هایی مثل احتکار، بی گمان باید ساختار اقتصادی نیز در کنار توسعه فرهنگی تغییر کند. برای شروع، باید عوامل بروز پدیده ای مثل احتکار در سیستم اقتصاد ایران شناسایی شود.
به گزارش اجاره به نقل از ایسنا، در ایام اخیر، احتکار ماسک و دستکش و گران شدن برخی اقلام بهداشتی و خوراکی موجب شد بعضی از وجود انسانیت در بین اطرافیان ناامید شوند. یا وقتی عده ای بار و بنه سفر بستند و راهی شهرهای دیگر خصوصاً شهرهای شمالی کشور شدند، برخی شهروندان این شهرها خود وارد میدان شده و با حضور در جاده ها، اهتمام کردند مانع ورود خودرو های با پلاک غیربومی شوند. این کشمش رو در رو بین شهروندان ایرانی تصویر تازه و البته سیاه و غم انگیزی را رقم زد و توقع می رود دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و مراکز تحقیقاتی، مطالعات مفصل و دقیق تری درباره چرایی بروز چنین اتفاقاتی در ایران داشته باشند و گزارش آنرا به نهادهای حکومتی عرضه کنند.
از همه این حرف ها گذشته، رجعت یا توجه بیشتر به داشته های اصیل فرهنگی و آموزه های دین مبین اسلام، که تکلیف ما را با بسیاری از این مقوله های ناهنجار گاهی مدرن و گاهی تاریخی مشخص کرده، خود راه نجات بی نظیری است.

منبع: